سلام استاد! عرضي به محضرتان داشتم. صحبتي داشتم راجع به بحثي كه از اواخر ترم يك سرش را شما ميكشيد و ان سر ديگرش را دانشجويان پايگاه داده!خدا شاهد است كه من خودم نه اين ترم پايگاه دارم و اگر هم داشتم خانه مان مشهد است و از لحاظ تحويل پروژه هيچ مشكلي نداشتم. شايد شما بگوييد پس شما را چكار؟ اما اجازه بدهيد كمي موضوع را بازتر كنم. استاد نميدانم ميدانيد يا نه كه شمادر بين دانشجويان به سختكوشي و تسط به دروس معروف هستيد و روح تحقيق را همانطور كه خودتان بر ان تاكيد ميكنيد را در بچه ها زنده كرده ايد . ايا اين براي يك استاد مايه افتخار نيست ؟ ايا نان اين استاد حلال ترين نيست ؟ايا نام نيك ماندگار اين استاد براي او باعث افتخار نيست؟خدا شاهد است نه من نه كه تمام ديگر دانشجويانتان شما را شايسته ان ميدانند .اما استاد عزيز ياد نيك چه؟! اين درست است كه شايد دانشجو به خاطر كاهلي خودش استاد را سختگير بداند يا انواع برچسب ها را ناروا به او نسبت دهد اما ايا قوت قلب يك استاد نخواهد بود كه با پشت سر گذاشتن سالهاي تدريسش در ذهن و قلب دانشجوايانش نيز ياد و خاطره نيكي به جا گذاشته باشد؟ ايا در پيشگاه خداوند ان سختكوشي و تلاش براي زنده كردن انگيزه ها و اين ياد و نام نيك ناديد گرفته خواهد شد؟! استاد عزيز با عرض معذرت از درازگويي شما به بچه هايي كه در شهرهاي دور هستند گفته ايد اگر نميتوانيد براي درستان مايه بگذاريد كه حالا به عنوان مثال بيايند و از راههاي دور به خاطر يك تحويل پروژه دو ساعتي به مشهد بيايند قيد تحصيل را بزنند. استاد من از شما ميپرسم ايا اين انصاف است ؟! استاد عزيز ميدانم كه بهتر از من ميدانيد كه سختگيري در علم جايگاه خودش را دارد و اصلا اساس پيشرفت انسانهاي بزرگ سختي ها بوده است اما در اين مورد به چه قيمتي ؟! به قيمت زير فشار بودن دانشجو از لحاظ فكري و مالي؟ از لحاظ فكري كه اين امر به خصوص در مورد دانشجويان دختر كه با چه كسي به مشهد بيايد و فقط پس از دو ساعت دوباره به شهرشان برگردند .استاد شما كه ميدانيد از تمام كشور در دانشگاه دانشجو داريم ايا شرايط براي ان كسي كه در مشهد يا حتي شهرهاي نزديك است با ان كسي كه در شمال يا جنوب كشور است و بايد 10 ساعت يا بيشتر را در راه باشد 2ساعت خسته و كوفته بيايد و دوباره با هزار بدبختي اگر بليط گيرش بيايد به شهرش برگردد.و اگر در اين بين هم مجبور شود جند ساعتي را در شهر غريب معطل باشد .استاد عزيز ايا اينجا شهر غريب الغربا نيست؟ ايا شما به سرگرداني اين تعداد زياد دانشجو خسته و گرسنه در شهر راضي هستيد؟ استاد عزيز ناني كه از دسترنج تلاشتان بدست مياوريد حلالتان كند اما استاد ايا با يك حساب سرانگشتي به هزينه رفت و برگشت اكثر قريب به اتفاق بچه ها كه از شهرهاي دور هستند را به همراه حداقل يك نفر كه همراهشان باشد به خصوص براي دانشجويان دختر شايد كمتر از 100 هزار تومان نشود را در نظر داريد پولي كه شايد در اين تابستان خانواده اي بتواند با ان به يك مسافرت كوتاه برود؟ استاد ميدانم كه ميدانيد شايد خيلي از بچه ها از شهرهاي محروم هستند واقعيت اين است اما ايا به شرمندگي پدري كه نتواند اين هزينه را براي فرزندش تقبل كند را در نظر داريد؟ كه شايد خيلي از بچه ها هر ترم وام ميگيرند و خدا شاهد است با اصرار كه من خودم ديده ام هر ترم وام ميخواهند .استاد با تحميل اين هزينه به دانشجو ايا اين زير سوال بردن عزتش نيست؟ در اين جاده هاي شلوغ نا امن چه كسي تضمين ميكند كه تمام اين دانشجويان سالم بروند و سالم برگردند ؟ استاد عزيز اگر خداي ناكرده اين اتفاق بيافتد وجدانا شما مسئول ان نخواهيد بود؟ خدا شاهد است نميخواهم قصه را دراز كرده مرثيه خواني كنم اما استاد عزيز اگر شما هم نارضايتي بچه ها كه هر كدامشان دلايلي از بالا يا موارد ديگري دارند را ميديد و ان را با شوقي كه در كلاسهاي در طول ترمتان در بچه هاست را كنار هم بگذاريد مطمئن هستم در تصميم خود تجديد نظر ميكرديد . در اخر نيز با ياداوري اينكه خداوند اسان گير است تشكر ميكنم و خداوند را دوباره شاهد ميگيرم كه من خودم اين درس را ندارم . اجازه دهيد كه خودم را معرفي نكنم كه اين ترم با شما اين درس را دارم و شرمنده شما نشوم. با تشكر.
گفته بودید کسانی که پروژه برنامه سازی پیشرفته را زودتر آماده می کنند ، به شما اعلام نمایند تا برای ارائه در مشهد روزی را مشخص کنید !اگه میشه تاریخ آن روز را زودتر اعلام نمایید.
مرسي از توضيحاتتون. وقت گذاشتين و مطالب قابل ذكري رو گفتين. "شما به بچه هايي كه در شهرهاي دور هستند گفته ايد اگر نميتوانيد براي درستان مايه بگذاريد كه حالا به عنوان مثال بيايند و از راههاي دور به خاطر يك تحويل پروژه دو ساعتي به مشهد بيايند قيد تحصيل را بزنند." نه، چنين اعتقادي ندارم؛ بخصوص در مورد دختران كه نمي‌توانند با هر وسيله نقليه رفت و آمد كنند يا در هر محلي اقامت نمايند. هزينه‌ها را درك ميكنم. اما راه چاره چيست؟ به عنوان يك استاد موظف هستم كه دانشجو را تشويق نمايم كه كار تئوري و عملي را بياموزد. كار تئوري در طول ترم انجام مي‌شود و كار عملي در انتهاي مطالب و در زمان تعطيلات انجام مي‌شود. اگر تحويل پروژه حضوري نباشد، دانشجويان به راحتي مي‌توانند پروژه را به فرد ديگري بدهند كه انجام دهد يا حتي به خواهر و برادر خود، بدون اينكه آن مبحث را ياد بگيرند. آن وقت انصاف است كه دانشجويي كه خودش زحمت كشيده و با تلاش زياد كار خود را انجام داده است با دانشجويي برابر شود كه برادرش به راحتي همه چيز را آماده كرده و فقط ايميل كرده است؟؟؟؟ آيا وظيفه اصلي من اين نيست؟؟؟؟
سلام استاد خسته نباشيد
پاسخحذفببخشيد ميشه تاريخ تحويل پروژه رو اعلام كنيد
سلام استاد! عرضي به محضرتان داشتم.
پاسخحذفصحبتي داشتم راجع به بحثي كه از اواخر ترم يك سرش را شما ميكشيد و ان سر ديگرش را دانشجويان پايگاه داده!خدا شاهد است كه من خودم نه اين ترم پايگاه دارم و اگر هم داشتم خانه مان مشهد است و از لحاظ تحويل پروژه هيچ مشكلي نداشتم. شايد شما بگوييد پس شما را چكار؟ اما اجازه بدهيد كمي موضوع را بازتر كنم.
استاد نميدانم ميدانيد يا نه كه شمادر بين دانشجويان به سختكوشي و تسط به دروس معروف هستيد و روح تحقيق را همانطور كه خودتان بر ان تاكيد ميكنيد را در بچه ها زنده كرده ايد . ايا اين براي يك استاد مايه افتخار نيست ؟ ايا نان اين استاد حلال ترين نيست ؟ايا نام نيك ماندگار اين استاد براي او باعث افتخار نيست؟خدا شاهد است نه من نه كه تمام ديگر دانشجويانتان شما را شايسته ان ميدانند .اما استاد عزيز ياد نيك چه؟! اين درست است كه شايد دانشجو به خاطر كاهلي خودش استاد را سختگير بداند يا انواع برچسب ها را ناروا به او نسبت دهد اما ايا قوت قلب يك استاد نخواهد بود كه با پشت سر گذاشتن سالهاي تدريسش در ذهن و قلب دانشجوايانش نيز ياد و خاطره نيكي به جا گذاشته باشد؟ ايا در پيشگاه خداوند ان سختكوشي و تلاش براي زنده كردن انگيزه ها و اين ياد و نام نيك ناديد گرفته خواهد شد؟!
استاد عزيز با عرض معذرت از درازگويي شما به بچه هايي كه در شهرهاي دور هستند گفته ايد اگر نميتوانيد براي درستان مايه بگذاريد كه حالا به عنوان مثال بيايند و از راههاي دور به خاطر
يك تحويل پروژه دو ساعتي به مشهد بيايند قيد تحصيل را بزنند. استاد من از شما ميپرسم ايا اين انصاف است ؟! استاد عزيز ميدانم كه بهتر از من ميدانيد كه سختگيري در علم جايگاه خودش را دارد و اصلا اساس پيشرفت انسانهاي بزرگ سختي ها بوده است اما در اين مورد به چه قيمتي ؟! به قيمت زير فشار بودن دانشجو از لحاظ فكري و مالي؟
از لحاظ فكري كه اين امر به خصوص در مورد دانشجويان دختر كه با چه كسي به مشهد بيايد و فقط پس از دو ساعت دوباره به شهرشان برگردند .استاد شما كه ميدانيد از تمام كشور در دانشگاه دانشجو داريم ايا شرايط براي ان كسي كه در مشهد يا حتي شهرهاي نزديك است با ان كسي كه در شمال يا جنوب كشور است و بايد 10 ساعت يا بيشتر را در راه باشد 2ساعت خسته و كوفته بيايد و دوباره با هزار بدبختي اگر بليط گيرش بيايد به شهرش برگردد.و اگر در اين بين هم مجبور شود جند ساعتي را در شهر غريب معطل باشد .استاد عزيز ايا اينجا شهر غريب الغربا نيست؟ ايا شما به سرگرداني اين تعداد زياد دانشجو خسته و گرسنه در شهر راضي هستيد؟
استاد عزيز ناني كه از دسترنج تلاشتان بدست مياوريد حلالتان كند اما استاد ايا با يك حساب سرانگشتي به هزينه رفت و برگشت اكثر قريب به اتفاق بچه ها كه از شهرهاي دور هستند را به همراه حداقل يك نفر كه همراهشان باشد به خصوص براي دانشجويان دختر شايد كمتر از 100 هزار تومان نشود را در نظر داريد پولي كه شايد در اين تابستان خانواده اي بتواند با ان به يك مسافرت كوتاه برود؟ استاد ميدانم كه ميدانيد شايد خيلي از بچه ها از شهرهاي محروم هستند واقعيت اين است اما ايا به شرمندگي پدري كه نتواند اين هزينه را براي فرزندش تقبل كند را در نظر داريد؟ كه شايد خيلي از بچه ها هر ترم وام ميگيرند و خدا شاهد است با اصرار كه من خودم ديده ام هر ترم وام ميخواهند .استاد با تحميل اين هزينه به دانشجو ايا اين زير سوال بردن عزتش نيست؟
در اين جاده هاي شلوغ نا امن چه كسي تضمين ميكند كه تمام اين دانشجويان سالم بروند و سالم برگردند ؟ استاد عزيز اگر خداي ناكرده اين اتفاق بيافتد وجدانا شما مسئول ان نخواهيد بود؟
خدا شاهد است نميخواهم قصه را دراز كرده مرثيه خواني كنم اما استاد عزيز اگر شما هم نارضايتي بچه ها كه هر كدامشان دلايلي از بالا يا موارد ديگري دارند را ميديد و ان را با شوقي كه در كلاسهاي در طول ترمتان در بچه هاست را كنار هم بگذاريد مطمئن هستم در تصميم خود تجديد نظر ميكرديد .
در اخر نيز با ياداوري اينكه خداوند اسان گير است تشكر ميكنم و خداوند را دوباره شاهد ميگيرم كه من خودم اين درس را ندارم . اجازه دهيد كه خودم را معرفي نكنم كه اين ترم با شما اين درس را دارم و شرمنده شما نشوم.
با تشكر.
گفته بودید کسانی که پروژه برنامه سازی پیشرفته را زودتر آماده می کنند ، به شما اعلام نمایند تا برای ارائه در مشهد روزی را مشخص کنید !اگه میشه تاریخ آن روز را زودتر اعلام نمایید.
پاسخحذفپروژه درس برنامه نويسي پيشرفته بيشتر شبيه پايان نامه کارشناسي اه
پاسخحذفمرسي از توضيحاتتون. وقت گذاشتين و مطالب قابل ذكري رو گفتين.
پاسخحذف"شما به بچه هايي كه در شهرهاي دور هستند گفته ايد اگر نميتوانيد براي درستان مايه بگذاريد كه حالا به عنوان مثال بيايند و از راههاي دور به خاطر
يك تحويل پروژه دو ساعتي به مشهد بيايند قيد تحصيل را بزنند."
نه، چنين اعتقادي ندارم؛ بخصوص در مورد دختران كه نمي‌توانند با هر وسيله نقليه رفت و آمد كنند يا در هر محلي اقامت نمايند.
هزينه‌ها را درك ميكنم.
اما راه چاره چيست؟
به عنوان يك استاد موظف هستم كه دانشجو را تشويق نمايم كه كار تئوري و عملي را بياموزد. كار تئوري در طول ترم انجام مي‌شود و كار عملي در انتهاي مطالب و در زمان تعطيلات انجام مي‌شود.
اگر تحويل پروژه حضوري نباشد، دانشجويان به راحتي مي‌توانند پروژه را به فرد ديگري بدهند كه انجام دهد يا حتي به خواهر و برادر خود، بدون اينكه آن مبحث را ياد بگيرند. آن وقت انصاف است كه دانشجويي كه خودش زحمت كشيده و با تلاش زياد كار خود را انجام داده است با دانشجويي برابر شود كه برادرش به راحتي همه چيز را آماده كرده و فقط ايميل كرده است؟؟؟؟ آيا وظيفه اصلي من اين نيست؟؟؟؟